ضرورت های ایجاد سند تحول حوزه
بخش نخست این نوشتار به توضیح ضرورت های برخورداری از سند تحول در حوزه دانش محور پرداخته است . توضیح چالش هایی که امروزه حوزه به عنوان مرجع دینی مردم با آن روبه رو است ، از جمله مباحثی است که در ابتدای نوشتار مورد اشاره واقع شده است . همچنین به چالش هایی ، مانند ظهور مدعیان جدید در عرصه پاسخگویی دینی به مردم ، ظهور گرایش های جدید و خلق پرسش های تازه با توجه به پیشرفت علوم پرداخته شده است . سپس از طراحی شبکه جامع علوم اسلامی و انجام مطالعات آینده نگرانه و درجه دو به عنوان دو کلان پروژه طراحی سند تحول یاد شده است و ذیل آن فرایندهای هر یک توضیح داده شده است .
در ادامه هدفمند کردن سند تحول به صورت تفصیلی تبیین شده است و جهت توضیح این مساله ، به مواردی همچون هدفمند سازی حمایت از حوزه های علمیه ، تاسیس رشته های تخصصی ، شفاف شدن سیاست حوزه در قبال فناوری اطلاعات و تعیین سیاست حوزه در قبال آموزش مجازی اشاره شده است . همچنین از عدم همخوانی توسعه معطوف به تولید دانش با سیاست های کمیت گرایانه در حوزه و لزوم تناسب دانش محوری با نظام آموزشی به مثابه یکی از ملزومات تحول یاد شده است . سپس به بحث نخبه پروری به عنوان نیاز تولید دانش اشاراتی رفته است . توضیح اینکه حوزه دانش محور هاضمه علمی و فرهنگی قدرتمندی می خواهد ، از جمله مباحث دیگر نوشتار است . در نهایت مطالعات اجتماعی دقیق جهت بالندگی علمی و ترمیم روش ها ضروری دانسته شده است و ضرورت های توسعه دانش محور در حوزه قم تبیین شده است .
مقدمه
1 ـ ظهور گرایش های متنوع
2 ـ ظهور مدعیان جدید در عرصه پاسخگویی به نیازهای دینی
3 ـ فضای عصر موج سوم علم
4 ـ پرسش های نوین پیش روی مردم و نظام مدیریتی
تأثیر چهار عامل فوق را باید در مورد مرجعیت حوزه در دانش های اسلامی مورد توجه قرار داد . نکته مهم آن است که این عوامل هنگامی قادر به ایجاد چالش پیش روی مرجعیت حوزه خواهند بود که ما به عرصه های دانشی در فرایندهای حوزوی بدل توجه کافی نکنیم.
پرسش اساسی آن است که عناصر مهم زنجیره تولید دانش، در ارتباط با عرصه های علمی جدید ، چگونه توسط حوزه مدیریت شوند که نیازهای امروز و فردای دینی جامعه ذیل مرجعیت حوزه تأمین شود؟
بدین منظور نیازمند تدوین «سند تحول نظام آموزشی و پژوهشی» حوزه هستیم. این سند از یک سو مبتنی بر دو کلان پروژه است و از سوی دیگر باید نسبت به اموری حساس و هدفمند شود.
پروژه اول) طراحی شبکه جامع علوم اسلامی
پروژه دوم ـ انجام مطالعات آینده نگر و درجه دو
در اینجا توجه به چند موضوع حائز اهمیت است:
1ـ هدفمند سازی حمایت از حوزه های علمیه و تأسیس رشته های تخصصی:
نکته قابل توجه و حائز اهمیت دیگر آنکه گسترش رشته های تخصصی باید متناسب با بالندگی و گسترش علوم مادر باشد و گرنه شکاف مفهومی و معرفتی تشدید می شود و اسلامی شدن علوم انسانی صورت تحقق به خود نمی گیرد.
2 ـ شفاف شدن سیاست حوزه در قبال فناوری اطلاعات
3 ـ تعیین سیاست حوزه در قبال آموزش مجازی
4 ـ عدم همخوانی توسعه معطوف به تولید دانش با سیاست های کمیت گرایانه
در اینجا باید یادآور شد که اصل مهم در شهرستان ها اصرار بر افزایش طلاب ، تربیت و ارتقای توانمندی اساتید ، ایجاد حلقه علمی در میان فضلا و شبکه کردن آنها با حلقه های مشابه در مرکز علمی حوزه (حوزه علمیه قم) است.
5 ـ لزوم تناسب دانش محوری با نظام آموزشی:
نکته دیگر آنکه حتی در میان موسسات پژوهشی هم استانداردهای پژوهشی به سمت مشابه سازی با مراکز غیر حوزوی می رود (مثل اینکه تعداد مقالات علمی ـ پژوهشی مندرج در نشریات معتبر ملاک رشد علمی قرار می گیرد) که این نیز برای حوزه می تواند خسارت بار باشد.
6 ـ نخبه پروری نیاز تولید دانش
در نگاهی به مراکز پژوهشی حوزوی ، باید این نکته را نیز یادآور شد که لازم است موافقت با رشته های تخصصی جدید و نهادهای پژوهشی تازه ، صرفا پس از احراز وجود محور علمی در آن مرکز/ موسسه انجام شود.
7 ـ حوزه دانش محور هاضمه علمی فرهنگی قوی می خواهد.
اول ـ افراد غیر پاسخگو پرورش می یابند.
دوم ـ توان ارتباط با جامعه پر سوال کم می شود.
سوم ـ افراد شجاعت و جرأت لازم را برای مقابله با چالش های علمی پیدا نمی کنند.
چهارم ـ در آینده پژوهش های پرورش یافتگان در شرایطی از این دست ، به دلیل ناآشنایی با فضای فرهنگی کشور ، دارای ضعف در موضوع شناسی و تحلیل خواهد بود.
پنجم ـ و مهم ترین نکته اینکه در عصر موج سوم که مرزهای فرهنگی توسط رسانه ها در نوردیده شده است، مدیریت فرایند انتقال پرسش ها به ذهن طلاب ، در فراق مدیریتی که از دل حوزه بر خاسته است ، توسط دیگران انجام می شود که به هیچ وجه مطلوب نیست.
در مراکز پژوهشی نیز لازم است در فضای مباحثات داخلی آنان، هر شبهه ای مطرح شود و جهت پاسخگویی به آن تلاشی در خور صورت گیرد . ما باید متوجه باشیم که عدم توجه به جلسات و کرسی های مباحثه علمی ممکن است به شکل گیری جریانات زیرزمینی فرهنگی ، توسط کسانی که فرصت طرح دیدگاه های خود را در فضای موجود نیافته اند، بینجامد.
8 ـ مدیریت مطالبات و حساسیت مقدمه ای برای تولید دانش
9 ـ مطالعات اجتماعی دقیق جهت بالندگی علمی و ترمیم روش ها
ایجاد نهادهایی برای رصد اجتماعی و نیز انجام زنجیره ای از مطالعات اجتماعی که بتواند عناصر کلیدی مفهومی و روشی این گرایش ها و مذاهب نوظهور را رصد کند و توضیح دهد، ضروری است. از سوی دیگر چنین نهادهایی ، از منظر اجتماعی و جامعه شناختی باید همزمان خلأهای موجود در روش های تبلیغ و ترویج دین توسط حوزه را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهند و به جد به این مهم بپردازند. در واقع ایجاد حلقات اتصال میان مطالعات اجتماعی و نهادهای تبلیغی و پژوهشی حوزوی به بارور شدن چنین رویکردی خواهد انجامید.
10 ـ توزیع و تامین متناسب منابع مالی رقابت مراکز حوزوی با غیر حوزوی در جذب پژوهشگران حوزوی ، مساله مباحث مادی را تا حدی مطرح کرده است .با توجه به ضرورت حاشیه ای نشدن کارکرد مورد نظر از نخبگان در تولید دانش ، در اینجا نیازمند مدیریتی هستیم که بتواند سیاست های حاکم بر تمام نهادهای پژوهشی حوزوی و پیرامونی را تا حدودی هماهنگ کند.
10 ـ توسعه دانش فضای کالبدی مناسب می خواهد
11 ـ ضرورت توسعه دانش محور در قم و تدوین پیوست فرهنگی برای توسعه شهر قم
از سوی دیگر ، سیاست های آموزشی حوزه نیز باید متناسب با وضعیت شهری قم طراحی شود . به عنوان نمونه لازم است نسبت به ایجاد حلقه های آموزشی و کتابخانه اسلامی در مناطق حاشیه ای شهر ، متناسب با نیازهای طلاب و ویژگی های شهری قم اقدام شود.
پینوشتها:
نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا زیبایی نژاد
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان مرکز حوزه علمیه خواهران
/ج /راسخون/http://rasekhoon.net/article/show/193886