وقتی آیةاللهالعظمی جوادی آملی پیشانی حاج جوشن را میبوسد
حاج جوشن نام آشنایی برای اهالی دفاع مقدس و رزمندگان شمالی است. خیلیها او را با ایستگاه صلواتی حاج جوشن میشناسند، اما ایستگاه صلواتی تنها بهانهای برای حضور مردی است که میخواست همیشه با رزمندگان و در کنار آنها باشد. او بعد از اعزام اول تا پایان جنگ، هیچ وقت جبههها را ترک نکرد. حاج جوشن نقل میکند:
صبح زود، قبل از نماز، گلابپاش پمپی را تنظیم کردم و آنرا از گلاب خالص پر کردم. بعد از اقامه نماز، کفن به تن کردم، گلابپاش را به دوش گرفتم و در میدان صبحگاه مشغول عطرافشانی و معطر نمودن رزمندهها شدم. جمعیت قابل توجهی از رزمندهها و فرماندهان در میدان حضور داشتند. بعد از شروع مراسم و حضور حضرت آیةالله جوادی آملی به سمت جایگاه رفتم و به نمایندگی از طرف رزمندهها شروع به صحبت کردم.
گفتم:
حضرت آیةالله! در این مکان مقدس همه ما هم قسم میشویم تا آخرین نفس و تا
آخرین قطره خون از حریم ولایت دفاع کنیم، آنقدر میجنگیم که دریای خون راه
بیافتد؛ و در این دریای خون آنقدر شنا میکنیم تا به ساحل پیروزی برسیم.
به اینجا که رسیدم، صدای اللهاکبر بچهها بلند شد و ولولهای در میان
آنها افتاد. با دیدن این صحنه، حضرت آیةالله جوادی آملی با اشاره دست مرا
به سمت جایگاه فراخواندند و پیشانی مرا بوسیدند.
http://ofoghhawzah.com